آخرین اخبار
facebook Telegram RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی
کد خبر : 197284
تاریخ انتشار : 21 آذر 1395 11:25
تعداد بازدید : 2228

گزارش سخنرانی دکتر ایگور ماکاروف، دانشیار دانشکده سیاست و اقتصادجهانی مسکو در نشست ایراس

چیستی اتحادیه اقتصادی اوراسیا و جاده ابریشم

در نظام چندقطبی بین المللی که در حال شکل گیری است، روسیه اهداف دیگری را در پس پیوند سازمان امنیتی شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و جاده ابریشم چین دنبال می کند. اهدافی به ظاهر اقتصادی که البته نمی توان با بی تفاوتی از اهداف سیاسی و امنیتی پنهان روسیه هم عبور کرد. دکتر ایگور ماکاروف، دانشیار دانشکده سیاست و اقتصاد جهانی دانشگاه عالی اقتصاد مسکو در نشست تخصصی «اتحاديه اقتصادي اوراسيا و چشم انداز همكاري با ايران» که روز سه شنبه (16 آذر) در ایراس (موسسه مطالعات ایران اوراسیا) برگزار شد، در این زمینه سخنرانی کرد. گزارش فناوران از این نشست را می خوانید.

مریم مهدوی اصل
از سال 2008 من و همکارانم در دانشگاه مسکو و به ریاست آقای سرگی کاراگانوف روی طرح «گردش به سمت شرق» روسیه کار می کنیم. البته باید به این نکته توجه شود که گردش روسیه از غرب به شرق در بخش فرهنگ و تمدن نیست و ما همچنان خودمان را بخش جدانشدنی از اروپا می دانیم. پس منظور ما از «گردش به سمت شرق» در زمینه همکاری های اقتصادی است. چون ما معتقدیم در دورانی طولانی از توانمندی هایی که در بخش آسیا و اقیانوس آرام وجود داشته، چشم پوشی کرده ایم و اکنون زمان آن است که به این سمت گردش کنیم. برای این منظور طرح بزرگی برای ارتقای روابط اقتصادی از منطقه سیبری تا منطقه خاور دور در روسیه شروع شده و چین به عنوان شریک استراتژیک روسیه در تمامی زمینه ها همکاری کرده است. در این طرح ما توانستیم از همکاری سرمایه گذاران در کشورهای مناطق شرقی آسیا برای کار در این بخش از خاک روسیه استفاده کنیم، ولی از زمانی که ما طرح گردش به شرق را شروع کردیم، تغییرات بسیاری در منطقه آسیا و اقیانوس آرام به وجود آمد. برای مثال حرکت دولت چین را از سمت شرق به غرب و در قالب طرح جاده ابریشم و به صورت سیاست راه ترانزیتی قطار داشتیم. 
همان طورکه می دانید، پیمان جاده ابریشم پیمانی برای به وجود آوردن زیرساخت های اقتصادی و سرمایه گذاری است، ولی طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا، پیمانی است که  بسته های قانونی را برای اجرایی کردن در هر کدام از کشورها به عنوان یک بسته قانونی متحدالشکل مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین ما از امضای قرارداد همکاری بین اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و اتحادیه جاده ابریشم که در ماه می 2015 اتفاق افتاد، استقبال کردیم. 
به طور خلاصه اهداف چین برای راه اندازی طرح جاده ابریشم عبارت است از: مواد اولیه، تولید و حمل بار و کار روی این مواد در چین ممنوع است، ولی در آسیای مرکزی و قفقاز ممنوعیتی وجود ندارند، پس کار در این منطقه برای چین همراه با ارزآوری است. چینی ها به مواد و منابع معدنی موجود در منطقه آسیای مرکزی دست پیدا می کنند که خود این امر می تواند باعث ارتقای سطح اقتصادی مناطق غربی چین شود که نسبت به مناطق شرقی اش خیلی ضعیف تر است. ضمن اینکه مناطق خودمختار چین دقیقا در مرکز اتحادیه جاده ابریشم و خاک این کشور واقع شده اند. پیمان جاده ابریشم برای دور زدن پیمان ترانس است که در اقیانوس آرام انجام خواهد شد و در حال حاضر دولت آمریکا گفته که قصد خروج از این پیمان را دارد. دلیل آخر و اصلی پیمان جاده ابریشم به زمان بازی های المپیک و بحران های اقتصادی که به وجود آمده بود، باز می گردد که کمک های خیلی زیادی از سوی دولت چین در نقاط مختلف این کشور شروع و باعث شد ساخت و سازهایی انجام شود. بنابراین ده ها میلیون نفر از چینی هایی که بیکار بودند، شغل پیدا کردند و اکنون برای دولت چین نمی ارزد که این تعداد از افراد دوباره بیکار بشوند. ضمن اینکه در مناطق مرکزی و شرقی چین آن قدر پیشرفت ادامه پیدا کرده که دیگر جایی برای پیشرفت باقی نمانده است. به همین دلیل اکنون چینی ها این آمادگی را دارند که برای ساخت و ساز به سوی مناطق غربی خودشان و حتی بیرون از خاک چین بروند. از همین روی همه این موارد نشان می دهد که طرح جاده ابریشم برای ارسال کالا از چین به اروپا نیست؛ بلکه برای این است که شرایط فعالیت اقتصادی در مناطق غربی خاک چین و منطقه اوراسیا بیشتر شود. ضمن اینکه روسیه هم از این نظر استقبال می کند، چون این اتفاق باعث می شود که شرایط اقتصادی در مناطق روسیه هم رونق بیشتری بگیرد. 
پس اکنون برای روسیه قابل قبول است که چین در منطقه آسیای مرکزی سرمایه گذاری کند و روسیه هم از لحاظ تکنیکی، تکنولوژی و قانون گذاری نقش خودش را بازی کند و همه این ها را می توانیم در قالب یک بسته هماهنگ در اتحادیه اقتصادی اوراسیایی مشاهده کنیم. البته چین و روسیه نمی خواهند در این خصوص روابط دوجانبه محدود داشته باشند، بلکه آن ها تمایل دارند کشورهای بیشتری به عضویت اتحادیه اقتصادی اوراسیا دربیایند، به ویژه اینکه چین قدرت اقتصادی قوی تری نسبت به روسیه است. حمایت روسیه از عضویت هند و پاکستان و همچنین حمایت از عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای نیز در همین راستا صورت گرفته است. در عین حال باید توجه داشت که پیمان شانگهای بیشتر مسائل مربوط به تامین امنیت را مورد بررسی قرار می دهد و روسیه معتقد است که پیمان شانگهای باید بتواند به عنوان یکی از فاکتورها در کنار اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و اتحادیه جاده ابریشم نقش خودش را ایفا کند. 
در ادامه این بحث باید بگویم نخستین موضوعی که برای روسیه در قالب به وجود آوردن این پیمان ها در یک بسته خیلی مهم است، این است که بتواند به مناطق مختلف خودش و به وجود آمدن زیرساخت های اقتصادی گوناگون دسترسی داشته باشد. در عین حال روسیه می خواهد با بالا رفتن توانمندی های ترانزیتی، اقتصاد لیبرال تری داشته باشد. ضمن اینکه در مناطق مختلف و به ویژه در منطقه اوراسیایی ما شاهد یک استاندارد واحد اقتصادی خواهیم بود. در عین حال مسائل زیادی درخصوص تامین امنیت در این منطقه وجود دارد که همه کشورهای عضو این اتحادیه اعتقاد دارند باید این مشکلات واحد امنیتی حل بشوند. به همین دلیل است که چین و روسیه اعتقاد دارند دولت های خارجی بیشتری مانند هند و ایران باید وارد این پیمان بشوند. ضمن اینکه در آینده نیز درباره کشورهای دورتر منطقه مانند ترکیه، مغولستان، کره جنوبی و حتی کشورهای گروه «آسه آن» نیز برای عضویت در پیمان صحبت خواهد شد. در عین حال که استقلال کشورها برای کنترل شرایط اقتصادی خودشان در قالب این پیمان از آن ها گرفته نخواهد شد و هر کشوری می تواند حقوق خودش را حفظ کند، ولی باید همکاری ها در قالب یک ساختار خاصی به وجود بیاید. حتی برای عضویت کشورهای اروپایی در این پیمان نیز ممنوعیتی وجود ندارد. اگر ده سال پیش علاقه مندی روسیه و اتحادیه اروپا در فضای اقتصادی یکپارچه از لیسبون پرتغال تا ولادی وستوک روسیه بود، اکنون به دلیل تقابلات بین اروپا و روسیه این امکان وجود ندارد. ولی ما می توانیم در این پیمان، اتحادیه اقتصادی را از لیسبون پرتغال تا شانگهای چین یا از لیسبون پرتغال تا سئول کره جنوبی گسترش بدهیم. شاید این دیدگاه ما اکنون نسبت به دیدگاه پیشین خیلی ایده آل تر باشد، ولی ما معتقدیم اتحادیه اروپایی مجبور است پس از مدتی همکاری اش را با اتحادیه اوراسیایی آغاز کند. چون درحال حاضر معضلات زیادی متوجه اتحادیه اروپایی است که نیاز به یک نبض یا شریان جدیدی برای رفع این معضلات حس می شود. 
ایگور ماکاروف:
عامه مردم روسیه از سیاست های رسانه ای دولت راضی نیستند
برای اجرای طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا، دیپلماسی اقتصادی و رسانه های جمعی دو بازوی مکمل یکدیگر هستند و این دو بدون همکاری و هماهنگی هم نمی توانند به ایفای نقش بپردازند. درحالی که مشاهده می شود کشورهای چین و روسیه به محدودیت آزادی بیان در رسانه های جمعی خود پرداخته و حتی در فضای مجازی مبادرت به دولتی کردن شبکه های اجتماعی کرده اند و نقش رقابت امنیت سایبری و تقابل آن ها با آمریکا به وضوح مشاهده می شود. دکتر ایگور ماکاروف در پاسخ به فناوران که دولت های چین و روسیه چگونه می توانند بدون وجود آزادی بیان به اجرای طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا بپردازند، گفت: این یک نظریه است و هر کدام از کشورها دیدگاه خاص خودشان را دارند. شاید من یا عامه مردم روسیه از شرایطی که اکنون وسایل ارتباط جمعی دارند، راضی نباشیم.  ما فکر می کنیم برای ارتقای روابط در سیاست خارجی باید بتوانیم جریان آزادی از رسانه های جمعی را داشته باشیم. همکاری هایی که می خواهد بین نمایندگان مختلفی از اصحاب رسانه بین کشورهای مختلف انجام بشود، شاید به صحبت ها و پیش زمینه های بیشتری نیاز داشته باشد. چون من کارشناس رسانه ای نیستم، نمی دانم در قالب اتحادیه اقتصادی اوراسیایی چگونه وسائل ارتباط جمعی ما باهم می توانند ارتباط صمیمی تری برقرار کنند. 


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :