دكتر مصطفي زهراني، استاد دانشكده روابط بين الملل وزارت خارجه در نشست «افراطی گرایی و روابط بین الملل» می گوید: افراطي گري در مسير خلاف جهاني شدن حرکت می کند. تلاش آمريكا بعد از ١١ سپتامبر سال 2001، تغيير هدف اين جريان ها از آمريكا به جهان اسلام و بازگرداندن حركت هاي افراطي به خود جهان اسلام و نزاع شيعه و سني و امنيتي سازي شيعه و ايران است. از همین روی با نظريات قديم و سنتي سياسي بهتر مي توان افراطي گري را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. در اجرا نیز رويكرد فرهنگي، عقلانيت باوري، غايت مندي و همچنین رويكرد تاريخي بهتر مي تواند پديده افراطی گری در روابط بین الملل را تحليل كند. 

دکتر محمدرضا دهشیری، استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه نیز با بررسی مراکز دانشگاهی و مطالعاتی غرب در زمینه افراطی گری در روابط بین الملل می گوید: پس از اینکه پدیده افراطی گری در روابط بین الملل مطرح شد، به انواع افراطی گری خشونت آمیز و افراطی گری غیرخشونت آمیز تقسیم شد. سپس در دانشگاه های اروپایی و آمریکایی از زاویه های مختلفی به آن پرداخته شد که برخی از آن ها عبارت اند از: مطالعات توسعه و دموکراسی در جوامع مختلف، بحران های بین المللی و مدیریت آن ها، مطالعات اروپاشناسی و رابطه افراطی گری با پوپولیست، مطالعات بینادینی و بحث های افراطی گری دینی و افراطی گری سکولار (غیردینی)، روش شناسی درخصوص مطالعات پوزیویستی در روابط بین الملل که به چگونگی رو آوردن جوانان به افراطی گری می پردازد، روش تحلیل در روابط بین الملل و ایمن سازی ذهن و درنهایت مطالعات پلیس در روابط بین الملل.

وی با تشریح موضوع روش تحلیل در روابط بین الملل و ایمن سازی ذهن می افزاید: پژوهشگران معتقدند ذهنیت افراطیون به سمتی رفته که باور کرده اند باید از طریق خشونت و افراطی گری به اهداف خود برسند. در بررسی هایی که انجام شده این نتیجه حاصل شده تعداد زیادی از افرادی که به افراطی گرایی گرایش پیدا کرده اند، مدارک دانشگاهی فنی و مهندسی دارند. برای نمونه در مطالعه ای که درباره منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا انجام شده، طبق آمار 48/5 درصد از افراطیون جهادی از فارغ التحصیلان دانشگاه ها بوده اند که 44 درصد آنان در رشته مطالعات مهندسی تحصیل کرده اند و بیشتر موضوعات را «ساده سازی» می کنند؛ به همین دلیل هم بسیاری از جوانان به افراطی گرایی کشانده می شوند. درحالی که افرادی که رشته های علوم انسانی خوانده اند، بیشتر از پیچیدگی های روابط بین الملل آگاهی دارند و درنتیجه کمتر به افراطی گرایی گرایش پیدا می کنند. نکته جالب این است که برخلاف اینکه آموزش در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا 20 درصد از بودجه حکومت ها را تشکیل می دهد که این آمار از متوسط جهانی هم بالاتر است، ولی چون این آموزش ها فاقد خلاقیت و مهارت های تحلیلی است، باعث می شود جوانان به سوی ایدئولوژی هایی که رویکرد «ساده سازی» دارد، گرایش پیدا کنند و بنابراین کیفیت و فلسفه آموزش در منطقه خاورمیانه چون بیشتر بر یادگیری و حفظ کردن استوار است و کمتر روحیه تفکر خلاق و انتقادی و پرسشگری در آن لحاظ می شود، باعث شکل گیری نوعی حرکت و ایدئولوژی های افراطی مورد پذیرش برخی از جوانان شده است.

وی می افزاید: این مراکز مطالعاتی در غرب به ویژه روی این نکته تاکید دارند که چون در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر سنتی رشته های پزشکی و مهندسی و فنی برتر از رشته های علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر هستند، بنابراین فارغ التحصیلان نخبه هم وارد رشته های مهندسی و پزشکی شده اند ولی به مهارت های نرم افزاری مجهز نشده اند تا بتوانند قابلیت های خودشان را برای تحلیل پدیده ها افزایش بدهند. از همین روی  مشکلاتی که پس از فارغ التحصیلی برای آنان پیش آمده که بیشتر موجب سرخوردگی ناشی از بیکاری می شود، خود موجب حرکت های افراطی خشونت آمیز و حرکت های افراطی غیر خشونت آمیز شده است. 

دهشیری می گوید: از همین روی گروه تروریستی داعش برخی از رشته ها مانند حقوق، هنرهای زیبا، باستان شناسی، فلسفه و علوم سیاسی را از دانشگاه ها حذف کرده که خود این مساله نشان می دهد که این رشته ها ذهن پرسش گری را در حرکت ها و جریانات تقویت می کند و نمی گذارد که افراد جذب نهادهای افراطی گری شوند. پس برای اینکه دانشجویانی که به مطالعه علوم، فناوری و مهندسی و ریاضیات می پردازند، به افراطی گرایی متمایل نشوند، باید در معرض بحث و تفکر انتقادی و پرسش گری قرار بگیرند و آگاه شوند که همه چیز سیاه و سفید  نیست و باید چگونه فکر را یاد بگیرند. طبق بررسی های صورت گرفته باید دانشجویان رشته های فنی و مهندسی و پزشکی را به نگارش تحقیقات در موضوعات علوم انسانی تشویق کرد و فعالیت های فوق برنامه و آگاهی رسانی برای شان در نظر گرفت. متاسفانه حرکت روی مطالعات افراطی گری در دانشگاه ها و مراکز مطالعاتی ایران، عراق، سوریه و پاکستان و... برخلاف اینکه بسیار به آن مبتلا هستیم، هنوز انجام نشده و این الزام وجود دارد که در دانشگاه ها و مراکز سیاستگذاری کشور تمهیدات قابل توجهی صورت گیرد.

دكتر سيد محمد ساداتي نژاد، ریيس گروه اسلام و روابط بين الملل دفتر مطالعات وزارت خارجه نيز به موضوع تكفير به عنوان يكي از مصاديق افراطي گري و ارتباط آن با روابط بين الملل پرداخته و می گوید: چهار جريان تكفيري در تاريخ اسلام شناسايي شده اند که عبارت اند از: خوارج، وهابیت، طالبان و درنهایت داعش. اصطلاح تکفیر نیز نسبت دادن كفر به فرد ديگر است و مواردي مانند تضعيف جهان اسلام، ايجاد يا تقويت ائتلاف هاي منطقه اي جديد، تضعيف مرزها، تقويت عامل مذهب در روابط بين الملل، حركت درجهت خلاف جهاني شدن، ورود قدرت هاي فرامنطقه اي به منطقه غرب آسيا، تشديد جنگ سرد بين آمريكا و روسيه... از آثار تكفير بر روابط بين الملل است. از نظر علمي، نظريات واقع گرايي و ليبرالي در روابط بين الملل به دليل ناديده گرفتن امور معنايي و تلاش جهت توجيه سلطه قدرت هاي غربي بر روابط بين الملل، موجب بروز افراط گرايي در روابط بين الملل شده اند و توجه به مذهب و اخلاق واقعي در روابط بين الملل تنها راه مبارزه با افراطي گري در روابط بين الملل است.

وی سپس با بیان پدیده تروریسم در روابط بین الملل می افزاید: برخورد تناقض آميز قدرت هاي خارجي در برخورد با پديده تروريسم و تقسيم آن به تروريسم خوب و بد و حمايت از گروه هاي تروريستي در جايي كه در راستاي منافع آن هاست، مشكلات زيادي را براي جامعه جهاني و خود اين كشورها ايجاد كرده است. تا آنجا که برونو لومر از شخصيت هاي جناح راست فرانسه در ١٦ اكتبر ٢٠١٦ از اعطاي مدال لژيون دونور توسط فرانسوا اولاند، رییس جمهور این کشور به بن نايف، وزير كشور عربستان انتقاد كرد و گفت که فرانسه اي كه اين كار را مي كند، فرانسه واقعي نيست. 

وي در پيام ديگري گفت كه مقام عالي رتبه قطري در سفر به فرانسه، يك ساعت گران قيمتي به وی هديه داده است ولي او در راستای حفظ استقلال خود، نتوانسته اين ساعت را نزد خود نگه دارد؛ لذا آن را تحويل دبير كل دولت فرانسه داده است. سخناني كه بيانگر نقش و نفوذ پشت پرده عربستان و قطر بر شخصيت هاي فرانسوي و سياست خريد اين شخصيت ها براي مخالفت نكردن از همكاري فرانسه با اين كشورها دارد. 

وی می گوید: طبق گزارش ها، اسلام هراسي و اسلام ستيزي در فرانسه از طريق شبکه هاي اجتماعي در حال افزايش  است. نهاد «ناظر ملي بر اسلام ستيزي» در فرانسه با انتشار گزارشي اعلام کرده که ترويج اسلام هراسي و اسلام ستيزي در کشور از طريق شبکه هاي اجتماعي از ژوييه ٢٠١٦ (هم زمان با حادثه تروريستي شهر نيس) تاکنون افزايش يافته است. «عبدالله ذکري» از اعضاي اين نهاد كه وابسته به شوراي آيين مسلمانان فرانسه (CFCM) است، خاطرنشان کرده که اسلام ستيزي در شبکه هاي اجتماعي و ايجاد نفرت عليه مسلمانان انسجام اجتماعي در فرانسه را به خطر انداخته است و گروه تروريستي داعش در انتظار چنين شرايطي در جامعه فرانسه است.