کلاهی که دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه آلتو فنلاند است، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع و معادن استان تهران دوره هشتم، نایب رئیس کمیسیون تسهیل تجارت اتاق بازرگانی، صنایع و معادن استان تهران، عضو کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی، صنایع و معادن استان تهران و عضو کمیته سرمایه گذاری خارجی اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن بوده و برای انتخابات دوره نهم اتاق تهران نیز در «ائتلاف برای فردا» حضور دارد.
کلاهی درباره سابقه فعالیت خود میگوید: آغاز کار من با شرکت ارنست اند یانگ به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات مالی جهان بود و 16 سال پیش پس از فوت پدرم، مسوولیت هولدینگ نورین را به عهده گرفتم که شرکت مادر «سیم و کابل ابهر» به عنوان بزرگترین شرکت کابلسازی درایران با سهم بازار 70 درصدی در حوزه کابلهای فشار قوی است. علاوه بر این در صنعت پلیمر نیز سه شرکت آمیزهسازی پلیمری زیر مجموعه این هولدینگ قرار دارد.
اما جدا از مدیریت شرکت خانوادگی، او چندین شرکت و استارتاپ را نیز خودش بنیانگذاری کرده که از جمله شاخصترین آنها میتوان به شرکت سرآوا پارس به عنوان نخستین شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران اشاره کرد.
وی میگوید: روزی که نورین را تحویل گرفتم، این شرکت حدود 700 نفر پرسنل با گردش مالی 15 میلیون دلار و بدهی بانکی 30 میلیون دلاری داشت. اما امروز گردش مالی این هولدینگ به 100 میلیون دلار با بدهی بانکی 10 میلیون دلار رسیده، دامنه و تنوع محصولات گستردهتر شده و بهینهسازی فرایندها و افزایش بهرهوری در مجموعه اتفاق افتاده است و ما آماده جهشهای بعدی در توسعه کسبوکار هستیم.
گفته وی، شرکت سیم و کابل ابهر تا کنون 20 مرتبه به عنوان واحد نمونه صنعتی، کیفی و صادراتی استانی، 4 بار شرکت نمونه صنعتی کشوری، سه نوبت شرکت نمونه کیفی کشوری و یک نوبت نمونه صادراتی ملی شده که این دستاورد برای شرکتی که ساخت محور است، در رقابت با غولهای دولتی و خصولتی با صادرات مبتنی بر منابع طبیعی و مواد اولیه و انرژی، مایه افتخار و حصول آن بسیار دشوار است.
کلاهی سابقه فعالیت تشکلی قابل ذکری هم دارد.
علیرضا کلاهی میگوید: از سال 85 در سندیکای صنعت برق به عنوان عضو علی البدل هیات مدیره آغاز به کار کردم و در آن دوره کمیته توسعه صادرات را راهاندازی کردم.
وی میافزاید: صنعت برق جزو معدود صنایعی است که اکوسیستم کامل و خوشهسازی در آن اتفاق افتاده و تا حدمنطقی به خودکفایی رسیده است. از سوی دیگر مزیتهای نسبی متعددی همچون بازار بزرگ داخلی، رتبه 17 جهان در تولید برق و مواد اولیه در کنار نیروی انسانی و فاغ التحصیلان ماهر در این صنعت داریم. از طرفی بازار خیلی از رشتههای این صنعت در ایران اشباع شده و همه این مزیتها، زمینه را برای یک جهش صادراتی فراهم میکرد و هدف از تاسیس کمیته توسعه صادرات، بسترسازی برای توسعه صادرات صنعت برق بود که در این زمینه موفقیت نسبی هم حاصل شد و از آن سال به بعد، هر سال به عنوان تشکل نمونه صادراتی کشور معرفی شده است. همچنین امروز بالای 50 درصد صادرات خدمات فنی و مهندسی در حوزه برق است و نزدیک به 500 میلیون دلار نیز صادرات کالای صنعت برق در کشور شکل گرفته است. کلاهی اعتقاد دارد که دستیابی به هدف سالانه صادرات 10 میلیارد دلاری صنعت برق، هدف بلندپروازانهای نیست و قابل دسترسی است.
او در دو دوره بعدی، به ترتیب نایب رییس و سپس رییس سندیکای صنعت برق بوده و به مدت سه سال این کرسی را در اختیار داشته است، اما برای اینکه این کرسی هم موروثی نشود، از سندیکا خارج شده و فعالیتهایش را در اتاق بازرگانی متمرکز کرده است.
او در اتاق نایب رییس کمیسیون تسهیل تجارت و توسعه صادرات اتاق تهران و عضو کمیسیون صنایع اتاق ایران بوده است.
کلاهی میگوید: دیدگاه من این بوده که تشکلها باید پوست بیندازند و حرفهایتر بشوند. این تشکلها به طور سنتی همواره بوق اعضا بودهاند و عمدتا به انعکاس مشکلات اعضا پرداختهاند و نتیجه نوعی غوغاسالاری و بیبرنامگی بوده و اولویتها نامشخص مانده است. در چنین شرایطی نگرش بلندمدت شکل نخواهد گرفت. اما اکنون وقت آن رسیده که تشکلها به جای نق زدن و صرفا شکایت از اوضاع، به ارایه برنامه و راهکار بپردازند.
مدیرعامل شرکت سیم و کابل ابهر میگوید: اصلیترین برنامهای که من در اتاق ایران کلید زدم، موضوع بسته افزایش رقابت پذیری زنجیره ارزش افزوده کشور بوده است.
وی توضیح میدهد که یکی از دلایل مشکلات اقتصادی کشور، به ویژه بیکاری و نبود ارزش افزوده، به دلیل تمرکز بیش از حد منابع مالی و مدیریتی در صنایع بالادستی است.
کلاهی میافزاید: از سال 1380 به بعد با شعار آزادسازی اقتصادی و مبارزه با رانت، همه امتیازات صنایع کشور گرفته شد و میلیاردها دلار در قالب معادن ارزان، انرژی ارزان، آب و برق مجانی و از این قبیل در صنایع بالادستی متمرکز شد اما در مقابل این همه امتیاز، عملا هیچ ارزش افزودهای برای صنایع پایین دستی ایجاد نشد.
کلاهی که عضو جهانی فدراسیون جهانی صنعت کابل هم هست در این زمینه یک مثال میزند: امروز سهم ایران از صنعت 300 میلیارد دلاری کابل در جهان چیزی در حدود 3 دهم درصد است، درصورتی که ایران 6 درصد منابع مس جهان را در اختیار دارد. این در حالی است که کشور ترکیه به تنهایی 2.5 میلیارد دلار صادرات کابل دارد.
وی میپرسد: چرا ما باید فولاد خام و آهن اسفنجی صادر کنیم در حالی که این خام فروشی مصرف آب، انرژی و آلودگی بالایی را به ما تحمیل میکند.
به گفته کلاهی، هم اکنون اقتصاد ما با صادرات مواد خام و انرژی از حالت تعادل خارج شده که یکی از تبعاتش آسیبپذیری در برابر تحریمهاست؛ در حالی که اگر شرکتهای کوچک و متوسط ما صادرات محصولات متنوع داشتند تحریم کردن ایران به این سادگیها ممکن نبود.
وی همکاری موثر دولت و بخش خصوصی را بسیار ضروری میداند و میگوید: چیزی که نگرش من را شکل داد، تحقیقاتی بود که در مورد روند توسعه کشورها انجام دادم.
وی به سه نمونه سنگاپور، کلمبیا و ایالت باسک اسپانیا به عنوان مدلهای موفق توسعه اشاره میکند و میگوید: دو ویژگی در تمامی این نمونهها برجسته بود؛ یکی همکاری موفق و موثر دولت و بخش خصوصی در تدوین و اجرای برنامهها و قوانین و دوم خوشهسازی حول صنایع دارای مزیت نسبی.
وی میافزاید: در مورد ویژگی اول، اتاق میتواند نقش مهمی در همکاری با دولت ایفا کند. در مورد دوم نیز ما انرژی و منابع طبیعی را در اختیار داریم و بنابراین باید خوشهسازی و زنجیره ارزش افزوده را شکل دهیم.
کلاهی این اقدامات را در دور هشتم هیات نمایندگان اتاق بازرگانی آغاز کرده است: این برنامه (بسته افزایش رقابت پذیری زنجیره ارزش افزوده کشور) دو سال است که در اتاق کلید خورده و نزدیک به 30 تشکل دور هم جمع شدهاند که مشکل همه آنها تامین منابع به موقع و با قیمت و شرایط مناسب است و سعی داریم شرایطی را ایجاد کنیم که دسترسی این صنایع را در شرایط برد برد و به صورت رقابتی به منابع فراهم کنیم.
این بسته تا حدود زیادی هم پیش رفته و برای رایگیری در شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی مطرح شده است. همچنین بندهایی از آن در بازنگری قانون مالیاتهای ارزش افزوده مدنظر قرار گرفته است.
هدف و اولویت کلاهی اما برای دوره جدید هیات نمایندگان اتاق، بهبود رتبه رقابت پذیری اقتصاد ایران است. وی میگوید: در گزارشهای رقابتپذیری اقتصاد که مجمع جهانی اقتصاد منتشر میکند، ایران در رده 67 در میان 137 کشور مورد سنجش واقع شده است. اما بر اساس شاخص جدید رقابتپذیری 4.0 رتبه ما 82 است که رتبه خوبی نیست.
اما اگر در شاخصهای این رده بندی دقیقتر شویم، وضعیت را دقیقتر میتوانیم ارزیابی کنیم.
کلاهی میگوید: در بخشهایی مثل مقیاس بازار، نظام بهداشت و سلامت و کلا اقتصاد کلان وضعیتمان مناسب است؛ ولی در جاهایی وضعیت اسفناکی داریم. مثلا از نظر کیفیت بازار سرمایه در رتبه 130 قرار داریم و در شاخصهای بازار کار و رقابتپذیری زنجیره تامین جایی بالاتر از رتبه 120 در جهان پیدا نکردهایم. این شاخصها به عقیده علیرضا کلاهی، کارنامه اقتصاد ایران را در برابرمان قرار میدهد که با تمرکز روی نقاط ضعف، میتوان بهبود شرایط اقتصادی کشور را انتظار داشت.
مدیراجرایی هولدینگ نورین، دلیل حضورش را در ائتلاف برای فردا شناخت قبلی از نگرش مدیران ارشد این ائتلاف عنوان میکند و میافزاید: در دور قبل هم وقتی از من دعوت شد به این ائتلاف بپیوندم، با مشاهده اعضای گروه که همه از افراد صاحب نام و با شخصیت و وزن اجتماعی بودند، با کمال میل پذیرفتم. ائتلاف برای فردا در دوره هشتم موفقیتهای خوبی هم کسب کرد و در این دوره، علاوه بر عضویت در ائتلاف، در انتخاب افراد جدید و پالایش گروه مورد مشورت بودم.
وی معتقد است که بررسی کارنامه افراد هر ائتلاف میتوان محک خوبی باشد برای اینکه بدانیم با قصد و نیت همافزایی و همکاری شکل گرفته یا صرفا هدف، ورود به اتاق بوده است.
کلاهی میگوید: در اهدافی که من برای بخش خصوصی متصورم، دوستان ائتلاف برای فردا همراه و همدلند و من این نگرش را تحسین و به بودن در این ائتلاف، افتخار میکنم.
او درباره حضور پررنگ فعالان صنعت فاوا در این ائتلاف نیز میگوید: در این دوره به دلیل رشد استارتاپها و کسبوکارهای نوین پررنگ شدن این بخش در ائتلاف هم اتفاق افتاده که نشان دهنده نگاه پیشرو مدیران ائتلاف و آقایان خوانساری و دکتر سلطانی دارد.
وی میافزاید: ما باید پارادایمها را عوض کنیم؛ در حوزه صنایع سنتی به سوی ادغام و بزرگسازی برویم و حتی شریکخارجی برای این صنایع بیاوریم.
به عقیده وی، یکی از چالشهای صنعت در ایران، دورماندن از اکوسیستم کسبوکار بینالمللی است. کلاهی میگوید: شرکتها در برکه اقتصاد ایران باورشان شده که نهنگند در حالی که اگر به اقیانوس اقتصاد جهانی بپیوندیم، میفهمیم که ماهیهای کوچکی هستیم.
وی به نوعی از سرمایهگذاری خارجی معتقد است که با خود دانش هم بیاورد. البته تایید میکند که در شرایط کنونی جذب سرمایه مشکل شده وشاید راهکار مناسب کنونی، استخدام افراد در سطح بینالمللی و انتقال دانش از این طریق باشد؛ راهکاری که در دیجیکالا نتیجه داده و مدیران ارشد ایرانی این مجموعه از این طریق کارآزموده شدهاند.
حرف پایانی کلاهی: از تمامی اعضای اتاق تهران میخواهد که از حق قانونی خود استفاده کنند و رای بدهند. همچنین در لیستها دقت بکنند و ببیند که کسانی که با هم همراه نبودهاند چطور در یک لیست قرار گرفتهاند. این خودش نشانهای است که برخی لیستها فقط با هدف انتخابات بسته میشود.